Wednesday, November 30, 2005

... ای کشته که را کشتی



مرتضی ممیز هم رفت . برای نسلی که شاهد رفتن هم عصران خوداست و درعین حال شاهد گسستی است که نمیداند میراث خود را به که وامی گذارد ، زمانه تلخی است

اما غرض از این نوشته ، مویه کردن نیست . امروز در صفحه اول روزنامه شرق ، آگهی تسلیتی چاپ شده است برای ممیز . مضمونش آنکه : درگذشت استاد بزرگ هنر ، پدرگرافیک مدرن ایران ، مرتضی ممیز را تسلیت میگوییم . رفتن استادانی چون او باردیگر به ما یادآوری میکند که سرمایه های انسانی و ملی خود را درحیاتشان پاس داریم و نه پس از وفات

اما آنچه دراین آگهی ، چشم نواز / نویددهنده / حسرت بار است ، نام کسانی است که آن را امضا کرده اند

نشستن نام هایی چون محسن آرمین ، هاشم آغاجری ، یدالله اسلامی ، عمادالدین باقی ، محمدبسته نگار ، حبیب الله پیمان ،مصطفی تاج زاده ، غلامعباس توسلی ، سعیدحجاریان ، رضاخاتمی ، علیرضارجایی ، تقی رحمانی ، عزت الله سحابی ، ماشاالله شمس الواعظین ، احمد شیرزاد ، هدی صابر ، علیرضا علوی تبار ، رضا علیجانی ، احمد قابل ، محسن کدیور ، اکبر گنجی ، علی مزروعی ، احمد منتظری ، سعید منتظری ، فاضل میبدی ، لطف الله میثمی ، ابراهیم یزدی ، حسن یوسفی اشکوری ، کامبیز نوروزی ، صالح نیکبخت ، محمد سیف زاده و...و...و ...درکنارهم ، نوید بخش است ، چون صاحبان این اسامی درهمین سالها وماههای اخیر، در بسیار تا بسیار موارد ، خود حاضربه نشستن درکنارهم نبوده اند (ونیستند شاید!) . پس اینکه اینجا توانسته اند در کنار هم بنشینند ، نوید بخش و مبارک است

اما میگویم حسرت باراست ، چون به یاد خاطره ای افتادم از سالهایی نسبتا - اما نه چندان- دور که شاید برخی از امضا کنندگان فعلی ، از موضوع و مضمون آن دور نباشند . نمیدانم چند ، اما شاید پانزده سال پیش ، به مناسبت درگذشت کسی که بخاطر ندارم که بود ، گویا برخی از اعضای نهضت آزادی ، پس از مدتها که حتی نام بردن از آنان گناه و جرم شمرده میشد ، دریک آگهی روزنامه ای چارخطی ، درگذشت اورا تسلیت گفتند . دو روزی نگذشت که روزنامه دیگری (کیهان بود؟ نمیدانم) مقاله مفصلی به طعن وسخره چاپ کرد که : ها ! ... بالاخره خود رانشان دادند . بالاخره خود را مطرح کردند . صد البته در آگهی تسلیت ... این ، تنها جایی است که برایشان باقی مانده است . این مردگان ، جنازه های سیاسی ، سعی میکنند که با امضای آگهی ترحیم ، بگویند زنده اند

حسرت من ، همه آن است که آن روز ، برخی / بسیاری از امضا کندگان فعلی آگهی تسلیت مرحوم مرتضی ممیز ، در دوسوی این معرکه ، در مقابل هم ، قرار داشتند . روزگار غریبی است

0 Comments:

Post a Comment

<< Home